قوه قدسیذخیره مقاله با فرمت پی دی افقوه قدسی از شرایط اجتهاد و به معنای قوهای است که انسان در پرتو آن بر استنباط احکام از منابع آن توانمند میشود. این قوه، ملکه و ملکۀ ربّانی نیز نامیده شده است. از آن در باب اجتهاد و تقلید سخن گفتهاند. این قوه از این جهت که اعطایی خداوند تعالیٰ به بندگان خاص خویش میباشد و آنان با مجاهدت و تلاش در تصفیه باطن خود از رذائل و آراستگی به فضائل اخلاقی و ملازمت طاعات و عبادات و ترک محرّمات و شبهات بدان دست مییابند، قدسی و ربّانی نامیده شده است. برخی در تعریف اجتهاد، به قوه قدسی نیز اشاره کرده و آن را شرط اصلی و مهمترین شرط تحقق اجتهاد دانسته و گفتهاند: دیگر شرایط با وجود این شرط، سودمند خواهند بود و بدون آن، سودی نخواهند داشت. برخی این شرط را در بردارندۀ ده امر دانستهاند که عبارتاند از: ۱. کج سلیقه نبودن، چه اینکه کج سلیقگی آفتی برای حسن باطن به شمار میرود. ۲. اهل بحث و جدل بسیار نبودن، بدین معنا که به گونهای نباشد که میل به بحث و اعتراض در هر زمان که مطلبی را میشنود، در او وجود داشته باشد. ۳. اهل عناد و لجاجت نبودن. ۴. به رای خود در حال قصور و کمی علم، مستبد نبودن. ۵. نداشتن تیز هوشی افراطی، در حدی که نتواند به هیچ مطلبی جزم و اطمینان پیدا کند. ۶. کم ذهن و کودن نبودن در حدّی که دقایق و اشکالات را درک نکند. ۷. فرونرفتن در علومی همچون، کلام، ریاضیات، نحو و غیر آن که شیوه و روشی غیر فقه دارند و اصل قراردادن آنها در مقایسه با فقه. ۸. خو نگرفتن به توجیه و تاویل آیات و احادیث، در حدی که مانع اطمینان به ظاهر آنها شود. ۹. بسیار جرات بر فتوا نداشتن. ۱۰. بسیار اهل احتیاط نبودن. برخی، شرط قوۀ قدسی را نپذیرفته و گفتهاند: ملکۀ استنباط احکام و قدرت بر ردّ فروع به اصول، بعد از فراگیری مبادی، همچون نحو و صرف با ممارست و تمرین در مباحث اصول فقه و قواعد فقهی، حاصل میشود، خواه دارندۀ این ملکه، از قوۀ قدسی برخوردار باشد یا نباشد. [۱۰]
مرتضوی لنگرودی، سید محمدحسن، الدر النضید، ج۱، ص۹۷-۹۸.
• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام)، ج۶، ص۶۹۷. ردههای این صفحه : اجتهاد و تقلید | اصطلاحات فقهی
|